به زبان ساده ابتدایی ترین تعریف تحلیل تکنیکال شناختن نواحی است که قیمت در آن نواحی در طی سال ها،ماه ها و حتی روزهای گذشته از خود واکنش نشان داده است.
این نواحی به مقاومت ها ( Resistance ) یا حمایت ها ( Support ) معروف هستند .
مفاهیم حمایت و مقاومت در سطح معاملات بدون شک دو مورد از مهمترین ویژگی های تحلیل تکنیکال هستند. در بخشی از تجزیه و تحلیل الگوهای نمودار، این اصطلاحات توسط معامله گران برای اشاره به سطح قیمت در نمودارهایی استفاده می شود که تمایل دارند به عنوان موانع عمل کنند، و مانع از آن می شود که روند حرکتی قیمت به یک جهت خاص سوق یابد.
در صورتی که یک موج به بالاترین سطح خود برسد و به سقفی فرضی برخورد کند به این سقف فرضی مقاومت می گوییم. معمولا بعد از برخورد قیمت به مقاومت فرضی شاهد کاهش قیمت یا ثابت شدن قیمت هستیم.وقتی سقفی در بازارها شکل می گیرید، حرکت بیشتر و افزایش بیشتر قیمت ها محدود می شود. اگر چند روز یا چند ماه یا چند سال بعد بازار به این قیمت ( مقاومت ) برگردد، باز ممکن است این مقاومت مانع حرکت بیشتر بازار شود.معمولا مقاومت در جایی رخ می دهد که انتظار می رود روند صعودی به طور موقت متوقف شود.
تکناکلیست کارها از سطوح مقاومت برای شناسایی نقاطی که در آن احتمال توقف یا تغییر روند قیمت وجود دارد؛ استفاده میکنند.
حمایت ها نیز مانند مقاومت ها هستند و همان کف های فرضی می باشند که مانع کاهش بیشتر قیمت ها می شوند. قیمت در برخورد با این کف ممکن است واکنش نشان دهد و این کف ممکن است برای مدتی مانع حرکت نزولی و پایین تر رفتن بیشتر قیمت شود. حمایت در جایی اتفاق می افتد که انتظار می رود روند نزولی به دلیل شدت تقاضا متوقف شود. همان طور که تصویر مشاهده می کنید حمایتی که به صورت فرضی در بازار شکل گرفته است در سال های بعد مانع کاهش بیشتر قیمت شد و سطحی حمایتی را به وجود آورد.
هنگامی که یک محدوده یا “منطقه” از حمایت یا مقاومت شناسایی شد، این سطح قیمت می تواند به عنوان نقاط ورود یا خروج بالقوه باشد زیرا، با رسیدن قیمت به یک نقطه حمایت یا مقاومت،یکی از این دو حالت روبه را پیش رو دارد؛ یا بازگشت به عقب از سطح مقاومت ، یا از سطح قیمت عبور کرده و در مسیر خود ادامه می دهد؛ تا زمانی که به سطح حمایت یا مقاومت بعدی برسد.
هنگامی که روند قیمتی سطح مقاومتی خود را رد میکند، در صورت بازگشت قیمت و تغییر روند، سطح مقاومتی که قبلا به عنوان سدی برای رشد قیمت بود، به سطح حمایتی جهت جلوگیری از افت قیمت تبدیل میشود.به این اتفاق چرخش یا به اصطلاح flip شدن سطوح میگوییم. به عنوان مثال در تصویر زیر نواحی چرخش مقاومت به حمایت روند قیمتی قابل مشاهده است.
سطوحی که برای فروشندگان از جذابیت خاصی برخوردار بوده و با رسیدن قیمت به این سطح معاملهگران اقدام به عرضه شدید میکنند. در واقع در این سطوح میزان عرضه بر تقاضا افزایشیافته و همین امر موجب کاهش قیمت و ادامه روند نزولی میشود.
سطوحی که برای خریداران از جذابیت خاصی برخوردار است و با رسیدن قیمت به این سطح با افزایش تقاضا روبهرو هستیم که این افزایش تقاضا موجب افزایش قیمتها میشود. در واقع در این سطوح میزان تقاضا بر میزان عرضه فزونی یافته و بر آن غلبه میکند که نتیجه این پیروزی بهصورت افزایش قیمتها و ادامه روند صعودی قابل مشاهده است.
برای رسم یک خط حمایتی باید بدانیم که ما همواره یک محدوده حمایتی خواهیم داشت و نقطه حمایتی تعریف دقیقی ندارد، بدین معنی که این نقطه میتواند متأثر از خطای محاسباتی و منجر به اشتباه در نگرش تحلیلگر گردد؛ بنابراین ما باید یک محدوده را بهعنوان حمایت بدانیم. برای آنکه اعتبار یک حمایت یا مقاومت را تشخیص دهیم، دو روش کلی وجود دارد که هر دوی آنها باید مورد بررسی قرار گیرد.
هرچه شیب خط افقیتر باشد قدرت تحلیل بهتر است.(یعنی اگر خطی را برای حمایت یا مقاومت رسم میکنید، درصورتیکه حالت افقی داشته باشد، از قدرت بیشتری برخوردار است.) برای بررسی یک خط یا محدوده بهعنوان حمایت یا مقاومت، باید واکنش سهم به این محدوده مورد بررسی قرار گیرد.
تبدیل خط حمایت به مقاومت و برعکس : اگر حمایت در محدودهای با داشتن شرایط گفته شده شکسته شود، پس از نفوذ سهم به زیر این محدوده، خط مذکور بهعنوان مقاومت مهم و جدید سهم تلقی خواهد شد.